اصلا بوروسيا دورتموند کيست؟
در بوندسليگا، آنها در جايگاه پنجم قرار دارند. تسخير شده توسط ارواح سال گذشته و ضربه روحي به خاطر ازدست دادن عنوان قهرماني در روز پاياني. آنها در طول فصل با نمايشي سينوسي دست و پنجه نرم کردند و گاهي اوقات کاملا شکست خورده به نظر مي‌رسيدند. با اين حال در ليگ قهرمانان، آنها آتشي در چشمان خود دارند با قلبي بسيار بزرگ. دورتموند امسال همه‌چيز است و هيچ چيز نيست! اما آنها امروز در فينال ليگ قهرمانان هستند و به نوعي، کاملا شايسته حضور در اين مرحله هستند.

چرا رسيدن دورتموند به فينال ليگ قهرمانان اروپا يک پيروزي براي فوتبال است؟
پيروزي يک-صفر آنها مقابل پاري سن ژرمن در پارک‌دو‌پرنس در روز سه‌شنبه که منجر به يک برد در مجموع 2-صفر براي آنها شد يکي از قابل‌توجه‌ترين پيروزي‌هاي اين رقابت‌ها در سال‌هاي اخير بوده است. دورتموند حتي قرار نبود از مرحله گروهي خود جان سالم به در ببرد. نيوکاسل يونايتد آنها را شکست داد، ميلان نيز همين‌طور و در آن مرحله اوليه، مطمئنا پي‌اس‌جي هم همين‌طور. اما آنها به هر شکلي که بود خودشان را بالا کشيدند.

حالا آنها به سمت ومبلي مي‌روند و تقارن آن با اتفاقات گذشته هيچ ذهني را آزاد نمي‌گذارد. 11 سال از زماني که يورگن کلوپ آنها را براي آخرين‌بار تا فينال ليگ قهرمانان اروپا رهبري کرد، مي‌گذرد و گرماي آن روزها و در واقع کل دوران کلوپ در دورتموند چيزي بوده که باشگاه از آن زمان در آرزويش بوده است. البته هيچ‌کس نمي‌تواند دورتموند امسال را برابر با آن تيم کلوپ توصيف کند، اما شيريني اين ناهنجاري و جذابيت موفقيت در وجود آنها نهفته است. اين يک داستان عالي است که هيچ کس تصورش را نمي‌کرد.

برنامه خوب ترزيچ براي مهار پاريسي‌ها
تيم ادين ترزيچ بدون شکست پاريس را ترک کرد. در برخي مواقع، ضربات تهاجمي پي‌اس‌جي آنها را تهديد مي‌کرد و حتي آنها را تحت‌تاثير قرار داد. تيرهاي عمودي دروازه دورتموند به لرزه افتاد و تير افقي آنها هم به لرزه درآمد. پايه‌هاي تيم بارها و بارها لرزيد اما فرو نريخت. به‌طور کلي‌تر، ترزيچ و بازيکنانش با يک برنامه بازي به پاريس سفر کردند که جواب داد. آنها عميق و محکم بين خطوط نشستند. آنها مالکيت تهاجمي PSG را به سمت راست، دور از مناطق خطرناک مرکزي و مهم‌تر از همه کيليان امباپه، هدايت کردند. هيچ راه عالي‌تري براي بازي وجود نداشت و اين نقشه تا آنجا که مي‌توانست به شرايط دورتموند نزديک بود.

امباپه در بازي سه‌شنبه شب بي‌تاثير نبود، اما هرگز بيش از حد درگير بازي نشد. جوليان رايرسون در مقابل او يکي از بهترين بازي‌هاي خود را به عنوان بازيکن دورتموند انجام داد. جيدون سانچو که به خاطر تاثير تهاجمي خود در بازي اول مورد تحسين قرار گرفت، دوباره مالکيت توپ را براي تيمش حفظ کرد، اما در محافظت از رايرسون، مدافع کناري خود نيز سختکوش بود. اين بدان معنا بود که امباپه هرگز توپ را با شرايط خودش و موقعيت‌هايي که اغلب از آنها لذت مي‌برد، نداشت.

در آن سوي زمين، عثمان دمبله و اشرف حکيمي 28 سانتر روي هم ارسال کردند. پيش از اين در داخل محوطه، شانس با دورتموند بود، اما هنوز هم ترزيچ و کادر مربيگري‌اش اميدوار بودند آن آمار را ثبت شده ببينند. تيم آنها قرار بود در جايي فشار سنگيني را تجربه کند. بازي مقابل تيمي نظير PSG که منابع زيادي دراختيار دارد، مي‌تواند يک انتخاب تاکتيکي اشتباه ايجاد کند، اما دورتموند خوب انتخاب کرد. پاري سن ژرمن هرگز به اندازه کافي قوي نبود که برتري فني خود را به اثبات برساند. تمرکز روي ضرباتي که به تيرک دروازه خورد يا شوت‌هاي بي‌شمار به معناي ازدست دادن نکته بازي در چارچوب فوتبال مدرن اروپا و نابرابري‌هاي فراوان آن است. دورتموند و پاري‌سن‌ژرمن مساوي نيستند؛ نه از نظر نحوه اداره باشگاه نه از نظر مخارج.

اين يک برد سورئال است
دورتموند براي غلبه بر اين کمبود، عملکردي با انعطاف فوق‌العاده و کم تواضع ارايه داد. حتي بازيکنان تکنيکي بااستعداد ترزيچ روز سه‌شنبه نقش خود را تغيير دادند. تماشاي عملکرد جوليان برانت، کريم آديمي و مارسل سابيتزر که هر کاري را که لازم بود براي تيم انجام مي‌دادند، چيزي تاثيرگذار بود.


اين چيزي است که برد آنها را بسيار هيجان‌انگيز کرده است. دورتموند ماندگار شد. بازيکنان دورتموند بدن‌هاي خود را در مقابل شوت‌ها پرتاب مي‌کردند. دورتموند آسيب ديد، زيرا آنها مجبور بودند، زيرا باتوجه به همه اين تشويق‌ها آنها تيم پنجم بوندسليگا هستند. آنها آن‌قدر خوب نبودند که بايد، ولي نه چيزي کمتر از آنچه لازم داشتند.

امروز، فوتبال يک نوع برتري تميز و غريزي را جشن مي‌گيرد. جشن‌هاي برنامه‌ريزي شده، کمال تاکتيکي و خونسردي با اعتماد به نفس؛ اينها مدهاي فوتبال در عصر حاضر هستند و دورتموند به هيچ يک از آنها وفادار نبود. آنها با زانوهاي گل‌آلود، بوي عرق روي بدن و نااميدي ديده شدند، اما هواداران دورتموندي که از دره روهر به پاريس سفر کردند، حتما احساسي غم‌انگيز و غرورآميز داشتند.

ترزيچ در مورد صعود گفت: «اين تقريبا سورئال است. در برنامه بزرگ، ما شايسته رسيدن به فينال بوديم. ما به اينجا آمديم تا با تيمي روبه‌رو شويم که ويژگي‌هاي زيادي دارد. اين به لطف کار گروهي است که کمي شانس نيز همراهش شده است. من به تيمم، کادرم و کل باشگاه افتخار مي‌کنم.»

مشکلات رويس و ترزيچ؟ ديگر اهميتي ندارد!
هفته گذشته مارکو رويس اعلام کرد که در پايان فصل دورتموند را ترک خواهد کرد. رويس در فينال 2013 بازي کرد و در سال‌هاي پس از آن، مصدوميت‌هاي وحشتناک، شانس بد و افت مداوم تيم اطرافش را متحمل شده است. او مدت‌ها بود که مطمئن بود باشگاه را به عنوان يک اسطوره مدرن ترک مي‌کند، اما اين فصل همه‌چيز زير ابري خاکستري رخ داد، زيرا روابط بين او و ترزيچ به دليل اختلاف‌نظر در مورد مدت زمان حضور او در بازي او تيره شد


و با اين حال، اين حضور شگفت‌انگيز در فينال ليگ قهرمانان اروپا باعث شد اين مشکل نيز مثل بسياري از مشکلات دورتموندمهم به نظر نرسند. رويس به عنوان يک تعويضي در نيمه دوم وارد زمين شد و در کنار هم‌تيمي‌هايش به ميدان رفت و حاضر بود هر آنچه در بدن 34 ساله‌اش باقي مانده را بدهد.

رويس بعد از بازي گفت: «چگونه بازي را برديم؟ هيچ‌کس فردا نخواهد پرسيد. مهم اين است که بوروسيا دورتموند دوباره در فينال است. هيچ کس انتظار اين را نداشت اين فقط باورنکردني است.»

هيچ کس انتظار اين را نداشت از اين مربي، از اين بازيکنان، از اين باشگاه. نه الان، نه حتي در سال‌هاي آينده. اين قصه دراماتيک صعود دورتموند به فينال ليگ قهرمانان اروپا است. 

داستاني که هيچ کس باورش نميکرد

دورتموند ,بازي ,فينال ,ترزيچ ,اروپا ,قهرمانان ,قهرمانان اروپا ,دورتموند امسال ,ازدست دادن ,بوروسيا دورتموند
مشخصات
آخرین مطالب این وبلاگ
آخرین جستجو ها